دزدهای زمان خود را بشناس

شبکه های اجتماعی

اولین و شاید بتوان گفت مهم ترین دزد زمان افراد، شبکه های اجتماعی است.

روزانه افراد بسیار زیادی را می بینیم که وقت بسیاری را در روز به شبکه هایی مانند تلگرام، اینستاگرام، یوتیوب و… اختصاص می دهند و همین کار تایم بسیاری را از آن ها هدر می دهد.

جدای از افرادی که کار اصلی شان در روز چک کردن این شبکه هاست، خیلی از افراد حرفه و شاغل هم ممکن است روزانه زمان زیادی را سرگرم این موارد باشند و ناخواسته بسیاری از روز خود را بدین شکل تلف کنند.

احتمالاً خود شما هم بارها و بارها دچار این مشکل شده اید که عزم خود را برای مدیریت زمان در محیط کار یا زندگی روزمره جزم کرده اید، اما با اولین پیغام از شبکه های اجتماعی خود، سست شده اید و خواستید که فقط یک لحظه آن را چک کنید. اما این یک لحظه همانا و هدر رفتن چندین ساعت از روز شما هم همانا!

پس می توان شبکه های اجتماعی را مهم ترین دزد زمان افراد در نظر گرفت.

کمال گرایی

دیگر موردی که می توان آن را به عنوان سارق زمان و مانعی مهم برای برنامه ریزی روزانه در نظر گرفت، کمال گرایی است. افراد کمال گرا می خواهند همیشه بهترین باشند و کامل ترین نسخه هر کاری را ارائه دهند.

برای این که تأثیر بالای کمال گرایی را در این زمینه به خوبی بیان کنم، می توانم موضوع درس خواندن را مثال بزنم. فرض کنید شما فردا امتحانی دارید که 10 فصل بسیار مهم و سخت دارد و تنها 5 ساعت هم وقت برای مطالعه دارید. منطقی اگر قرار باشد فکر کنیم، باید به هر درس نیم ساعت زمان اختصاص دهیم تا بتوانیم به همه فصل ها گریزی بزنیم. اما افراد کمال گرا در این شرایط با خود فکر می کنند که من باید کامل ترین شیوه درس خواندن را داشته باشم و برای درس اول 2 ساعت زمان اختصاص می دهند. بدیهی است که دیگر نمی توانند به خوبی سایر بخش ها را مرور کنند و این مورد، به طور قطع باعث می شود در امتحان فردا نمره خوبی کسب نکنند.

پس کمال گرایی هم زمان افراد را تلف می کنند، هم نتیجه ای که می خواهند بگیرند را نابود می کند و هم خود فرد را اذیت خواهد کرد. از سایر معایب آن نیز می گذریم!

اگر شما نیز فردی کمال گرا هستید و می خواهید زمان خود را به خوبی مدیریت کنید، به شدت درمان این ویژگی بد را به شما توصیه می کنم.

اطرافیان

مورد بعدی اطرافیان ما می باشند! بله درست خواندید، اطرافیان ما!

بسیاری از افراد (و حتی شاید خود شما) مهارت نه گفتن را به خوبی ندارند و نمی توانند در برابر خواسته های دیگران به خوبی نه بگویند. این مورد باعث می شود که اطرافیان با هر خواسته کوچکی بتوانند زمان این افراد را به نوعی بخرند و مال خود کنند!

برگردیم به مثال امتحان! تصور کنید فردا امتحان دارید و زمان کمی هم دارید؛ اما یکی از دوستانتان با شما تماس می گیرد و درخواست می کند که با هم بیرون بروید و دوری بزنید. اگر شما مهارت نه گفتن را نداشته باشید نمی توانید پاسخ منفی بدهید و قاعدتاً زمان خود را تقدیم او می کنید.

گاهی اوقات هم ممکن است شما توانایی نه گفتن داشته باشید اما اطرافیان خواسته یا ناخواسته اتفاقاتی را رقم بزنند که به طور کامل وقت شما را ازتان بگیرند! پس می توان آن ها را هم نوعی دزد زمان در نظر گرفت!

استراحت نکردن!

گاهی اوقات نیز افراد فکر می کنند اگر استراحت نکنند و شبانه روزی مشغول انجام کار باشند، در واقع زمان خود را مدیریت کرده اند و به انجام کارهای دیگری می رسند. در صورتی که این مورد هم چنین نیست!

عدم استراحت کافی و به موقع به شدت در میرزان انرژی، انگیزه و بازدهی افراد موثر است و یک چرت 15 دقیقه ای هنگام ظهر، می تواند کار ما را به اندازه چندین ساعت جلو بیندازد و انرژی فوق العاده ای نصیبمان کند. در صورتی که عدم انجام این کار، حتماً تمام بعد از ظهر ما را پر از خستگی و بی حوصلگی خواهد کرد و به معنای واقعی زمانمان را خواهد دزدید!

پیشنهاد می کنم برای این که به خوبی بتوانید برنامه ریزی خوب و مناسبی داشته باشید و هم به کارها و برنامه ها و هم به استراحت و خواب خود به خوبی برسید، حتماً یک دفتر برنامه ریزی الکترونیکی مثل کنکوریکا تهیه کنید که بتوانید با استفاده از آن، به طور کامل روزهای خود را برنامه ریزی کنید.

تعلل ورزی

بعضی اوقات دزد زمان در قالب تعلل ظاهر می شود و کاملا در درون خود شماست. در واقع تعلل همان زمانی در حال انجام شدن است که برای مثال شما با خودتان می گویید که “بعدا این کار را انجام میدهم” و جملاتی از این قبیل که هر کدام به نوعی بهانه هستند.

مواقعی که در حال فیلم دیدن هستید یا درحال خوش گذرانی اما یادتان می رود که کارهای مهمتری هم دارید که باید انجام دهید، این تعلل است که در شما فعال شده و زمان شما را از بین می برد. متاسفانه ممکن است شما متوجه این اتفاق نشوید پس در این مورد آگاه باشید. پس یکی از راه های مدیریت زمان دانستن این مورد است.

باید با ایجاد یک حس اضطرار در خودتان بخواهید ابتدا کارهای مهم تر را انجام دهید و کارهای غیر مهم را هم در زمان استراحت یا اتمام کارهای اصلی تان انجام دهید.

بی هدف بودن

امان از این بی هدفی! یکی از بزرگترین آفات زمان هر انسانی می تواند این بی هدف بودن باشد! چرا که اگر شما سردرگم باشید و ندانید که به چه سمت و سویی می خواهید حرکت کنید، احتمالاً یک مسیر اشتباه را انتخاب خواهید کرد و بعد از مدتی مجبور خواهید بود که مجدداً آن مسیر را برگردید!

فرض کنید می خواهید برای مسافرت به شهری بروید که آن را نمی شناسید و برای اولین بار به آن جا می روید. اگر هیچ نقشه یا راهنمایی نداشته باشید، ممکن است در طول مسیر بارها دچار اشتباه شوید و به کلی از مسیر منحرف شوید. به طور مثال می خواهید به شمال بروید اما به اشتباه سر از جنوب در می آورید! طبیعتاً باید مجدداً بازگردید و مسیری را طی کنید تا به شمال برسید.

هدف نیز نقش همان نقشه را ایفا می کند و کمک می کند که شما مسیر اشتباهی را انتخاب نکنید و به اشتباه پیش نروید تا مجدد مجبور به بازگشت باشید. در صورتی که بی هدفی قطعاً زمان شما را به شدت هدر خواهد داد و بعد از مدتی احساس پوچی خواهید کرد!

مقالات

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!