با این پنج راهکار، اعتمادبهنفستان را به سقف برسانید
تصمیمگیری و انتخاب کنید
ممکن است شایستگی شما بیشتر از کاری باشد که به آن مشغول هستید. بهجای اینکه مهارتهای خود را افزایش دهید، روی افزایش اعتمادبهنفستان تمرکز کنید. یکی از بخشهای مهم اعتمادبهنفس که روانشناسان به آن اراده میگویند، انتخابهای ماست. با تمرین و تلاش همه ما میتوانیم انتخاب کنیم و و اعتمادبهنفسمان را افزایش دهیم. کتی کی و کلیر شیپمن، نویسندگان کتاب رمز اعتمادبهنفس، مینویسند: « اعتمادبهنفس ما افزایش پیدا میکند، اگر از تلاشکردن برای تمام و کمالبودن دست برداریم و خودمان را برای عدمموفقیت آماده کنیم!»
اگر میخواهید از همین امروز درس خواندن را بصورت کاملا جدی شروع کنید اما میترسید، بهتر است پیشبینیها و فکرهای منفیتان را نادیده بگیرید و آن کار را انجام دهید! با گذشت زمان، روبهروشدن و کنارآمدن با شکست آسانتر میشود و این مسئله میتواند به افزایش اعتمادبهنفس شما کمک کند.
در دام کمالگرایی نیفتید
عدمموفقیت و ریسکپذیری از اجزای کلیدی ساختن اعتمادبهنفس هستند. کارا ماکسیمو، یک مددکار اجتماعی بالینی، میگوید: «زنان با پذیرفتن اینکه همه چیز در زندگی معین و قطعی نیست، میتوانند بر تمایل به کمالگرایی خود غلبه کنند.» او به مراجعان خود که با کمالگرایی دستوپنجه نرم میکنند، میگوید کاری را که میخواهند انجام دهند یا چالشی را که با آن درگیر هستند، در بدترین شرایط و پایینترین کیفیت آن تصور کنند: « خیلی از ما تصور میکنیم باید هر چیزی را در بهترین و بالاترین جایگاه آن تصور کنیم، اما واقعیت این است که برای اینکه یک قدم بردارید، نباید به آن بالاترین نقطه نگاه کنید. فقط بگویید: «خب! خوبه، چطور میتونم اون یک قدم رو بردارم؟ اون قدم چه شکلیه؟» شما همیشه میتوانید به عقب برگردید.
اعتمادبهنفس ذاتی خود را بهکار بگیرید
اعتمادبهنفس شما بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنید. شما هر روز تصمیمهای مختلف زیادی میگیرید؛ مثل اینکه ناهار چی بخورید یا چه پیامی برای مادرتان بفرستید. این تصمیمگیریهای روزمره به مقداری اعتمادبهنفس نیاز دارد. بیشتر این تصمیمها ناخودآگاه هستند و برای گرفتن آنها از اعتمادبهنفس ذاتی خود استفاده میکنیم. به صدها تصمیم کوچک موفقیتآمیزی که هر روز میگیرید، فکر کنید و اعتمادبهنفس خود را بهبود ببخشید.
صداهای منفی پسزمینه ذهنتان را نادیده بگیرید
شاید عجیب و برخلاف باورهای شما باشد، اما کمی دوربودن از مواجهه با واقعیت، شاید بتواند یک گام اساسی در پرورش اعتمادبهنفس باشد. شیپمن میگوید: «شما بهکمی ناآگاهی احتیاج دارید تا بتوانید عملکردی پویا داشته باشید، چون اگر تقریبا مانند یک کامپیوتر عمل کنید و تمام دادهها، مواردی که ممکن است مشکل ایجاد کند و تمام سختیها را درنظربگیرید، احتمالا هیچوقت نمیتوانید کاری را انجام دهید. هرچند عجیب بهنظر میرسد، اما دقت کامل احتمالا یک مانع در برابر انجامدادن کارهاست!» البته شیپمن در مراحل اولیه بررسی این ایده است.
در ذهنتان وکیلمدافع خود باشید
شیپمن این کار را به زنانی که تلاش میکنند اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشند، توصیه میکند. او این مثال را میزند: «فرض کنید یک بررسی عملکرد در محل کار دریافت کردهاید و رئیستان به شما ۸۰درصد بازخورد مثبت و ۲۰درصد بازخورد منفی داده است. بهجای مدام فکرکردن به آن 20درصد منفی(کاری که خیلی از زنان انجام میدهند) فکر خود را به این سمت ببرید که بیشتر مردم بررسی مشابه دریافت کردهاند و به خودتان یادآوری کنید که درصد بیشتری از بازخورد مثبت بوده است. سعی کنید از این ابزار استفاده کنید تا از شر فکر و خیال مدام خلاص شوید و بتوانید آن را پشتسر بگذارید.